دوست عزیزم عباس،
ما افکار مشترکی داریم، از یکدیگر حمایت میکنیم و دیدگاههای یکسانی دربارهی کاریکاتور داریم.
این راهی طولانی و پرچالش است.
در سالهای اخیر، سرکوب و به حاشیهراندن سیستماتیک علیه هنر کاریکاتور شدت گرفته است. نظام سرمایهداری و امپریالیستی روزبهروز کمتر تحمل میکند و فشار بیشتری بر هنری آزاد و روشنگر چون کاریکاتور وارد میسازد. شاهد این موضوع هستیم که چگونه کاریکاتوریستها، بهویژه در آمریکا و بریتانیا، از روزنامهها و مجلات اخراج میشوند.
متأسفانه در کشور ما نیز اتفاقات ناگواری در جریان است. موج طنز و انتقادی که زمانی یک مجله (گِرگِر) با تیراژ ۵۰۰ هزار نسخه ایجاد میکرد، امروز به یک سونامی سیستماتیک و برنامهریزیشده تبدیل شده است. میخواستم تازهترین نمونه را با تو در میان بگذارم.
بسیار ناامیدکننده است که میبینیم جوهرهی واقعی یک مسابقه بینالمللی کاریکاتور «AD» در گذر سالها از بین رفته است. روزگاری این مسابقه جانی پرشور داشت، الهامبخش نسلهای هنرمند بود، اما اکنون خالی به نظر میرسد، بیروح و تهی. و آری، روزی خواهد آمد که تاریخ به یاد خواهد آورد چه کسانی برای خلاقیت، صداقت و اصالت هنر ایستادند و زندگی خود را وقف آن کردند.
امروز اما این رویداد در سکوت گذشت، کوچک، دور، بیانرژی و بیهیجانی که زمانی هزاران هنرمند را به حرکت وامیداشت.
چنین رویدادهایی قرار است ما را گرد هم آورند، یادآوری کنند که چرا میکشیم، چرا با خطوط و طنز سخن میگوییم. اما وقتی تمرکز از خودِ هنر دور میشود، چیزی گرانبها از دست میرود.
اکنون کسانی که حتی یک تصویر از «فلسطین» نکشیدهاند، در ترکیه تلاش میکنند کاریکاتور طراحی کنند. این روزها البته خواهد گذشت. ما مردمی صبوریم. اما این صبوری هرگز نباید مانع نوشتن و کشیدن ما شود.
با این حال، باور دارم این سکوت برای همیشه پایدار نخواهد ماند. روزی خواهد رسید که صداها دوباره برخیزند. وقتی هنرمندان صادق و پرشور در کنار هم بایستند تا معنای واقعی هنر کاریکاتور را پس بگیرند.
و آنگاه تاریخ به یاد خواهد آورد چه کسانی برای خلاقیت و صداقت پایدار ماندند.
درود بر کاریکاتوریستهای واقعی و همهی کاریکاتوریستهایی که هرگز بر سر مواضع خود سازش نمیکنند.

























